از سال ۱۳۸۹ تا امسال که ۱۴۰۴ است، ۱۵ سال گذشته است. این بازه زمانی ممکن است برای برخی افراد کوتاه به نظر برسد، اما در واقع در این مدت، تغییرات زیادی در زندگی فردی، اجتماعی، علمی و فناوری رخ داده است. درک گذر زمان، به ما کمک میکند تا بهتر برنامهریزی کنیم و نگاهی عمیقتر به مسیر طیشده بیندازیم.
در طول این ۱۵ سال، نسل جدیدی از نوجوانان وارد جامعه شدهاند، کسانی که در سال ۱۳۸۹ شاید تازه به دنیا آمده بودند و اکنون در آستانه جوانی هستند. همچنین، افرادی که در آن سال دانشآموز دبیرستان بودند، اکنون ممکن است مشغول کار، زندگی خانوادگی یا حتی دارای فرزند باشند. این دگرگونیهای نسلی نشاندهنده تأثیر چشمگیر زمان بر رشد و تکامل فردی و اجتماعی است.
برای مثال، تصور کنید دانشآموزی که در سال ۱۳۸۹ در کلاس ششم ابتدایی تحصیل میکرد، اکنون احتمالاً فارغالتحصیل دانشگاه شده و وارد بازار کار شده است. این مسیر تحصیلی و حرفهای، معمولاً حدود ۱۵ سال زمان میبرد و نشان میدهد چگونه میتوان از یک نقطه شروع ساده، به مرحلهای از بلوغ و استقلال رسید. چنین مثالهایی به ما کمک میکنند تا ارزش زمان را بهتر درک کنیم.
از منظر علمی نیز، مغز انسان با گذر زمان و با افزایش تجربه، تواناییهای شناختی و تصمیمگیری بهتری پیدا میکند. تحقیقات علوم اعصاب نشان دادهاند که بخش پیشپیشانی مغز، که مسئول برنامهریزی، پیشبینی آینده و کنترل رفتارهای هیجانی است، تا حدود ۲۵ سالگی به بلوغ کامل میرسد. بنابراین، این ۱۵ سال برای بسیاری از افراد دورهی بسیار مهمی در رشد روانی و فکری آنان به شمار میآید.
در نهایت، درک اینکه ۱۵ سال چگونه گذشته است، به ما کمک میکند تا ارزش لحظه حال را بهتر بفهمیم. شاید نتوان گذشته را تغییر داد، اما میتوان از آن درس گرفت و با آگاهی بیشتری برای آینده برنامهریزی کرد. گذر زمان اگرچه اجتنابناپذیر است، اما نحوه استفاده ما از آن، چیزی است که تفاوتها را رقم میزند.